من در موقعیتی دیگر

من در موقعیتی دیگر

دکتر حسن مکارمی

 

از چه زمان آدمی بر حضور دستگاه فرمانروایی بر خود اشراف یافته است؟ از چه زمان آدمی خود را در تن و روان دیده است؟ چنین پرسش‌هایی در فرهنگ‌های گوناگون پاسخ‌های متفاوتی یافته‌اند. این پاسخ‌ها مبنای حضور و خودآگاهی آدمی است.

یونانیان باستان، به‌صراحت به شناخت و جدایی بدن و روان آگاهی یافته بودند. ایرانیان باستان نیز به شیوه‌ای دیگر از «منی دیگر» که در جهانی به‌موازات جهان ما جاریست یاد می‌کرده‌اند. تقسیم‌بندی‌های دیگری نیز به‌تدریج خود نمودند. حضور روح چون «منی دیگر», جان و سر و دل و این‌همه تا آنجا پیشرفت کرد که مبانی دانش و شناخت روان جدا گشت و به‌گونه‌ای بسیار کلی، به روان‌پزشکی، روانشناسی، روانکاوی و روان‌درمانی انجامید.

تعریف و شناخت روان در حوزه علوم به نورپردازی بر مرزهای روان می‌انجامد. این مرزبندی نخستین تعریف«دیگری» است در مقابل روان. تن ما نخستین این «دیگری» هاست. کودک با نخستین آگاهی بر حضور خویش و جدایی‌اش از مادر به همت پدر، از مادر و پدر جدا می‌گردد و دیگری مادر، دیگری خواهر و برادر، دیگری همبازی‌ها، دیگری همشاگردی‌ها... دورتر، دیگری… آنانی که با زبانی دیگر سخن می‌گویند، رفتاری دیگر دارند و آدمی بر حضور فرهنگی دیگری دست می‌یابد.

اساس تعامل با این «دیگری», ساختار انسان شهروند را بنیان می‌گزارد. به‌عبارتی‌دیگر، روان در چهارچوبی جای می‌گیرد که جهان خود را با نظام «دیگری»‌ها می‌سازد و از اینجاست که ارزش‌های فرهنگی من و ما و دیگری عمده می‌شود. تا آنجا که مبنای پذیرفته‌شده انسان متمدن امروزی همین تعریف دیگری برای روان و تعامل ما با اوست.

یکی از عمده‌ترین عناصر ساختاری و زیر بنایی در هر فرهنگ، شکل‌گیری و نقش من و رابطه این من با دیگری چون انسان سخنگو و آرزومند است. توجه به پیدایش، رشد، تغییر شکل و تکامل این رابطه چون من و دیگری در سه بعد می‌تواند موردتوجه قرار گیرد.

پیدایش انسان در بستر نماد پردازیش با زاویه دید یک‌میلیون‌ساله‌اش نگاه انسان شناسانه، پیدایش روابط اجتماعی از خانواده تا قبیله و اسکان یابی و شهرنشینی تا انسان پس از اختراع و بنیان‌گذاری اصول حقوق بشر نگاهی جامعه‌شناسانه و درنهایت شکل‌گیری روان هر انسان و نقش من و دیگری در این شکل‌گیری، نگاهی از زاویه روان‌شناختی. به‌گونه‌ای که مبنای پایه‌ای و ساختار اعلامیه حقوق شهروندی ۱۹۷۲ در پاریس و اعلامیه جهانی حقوق بشر ۱۹۴۸ نیویورک، بر محور همین اصل بنیانی چون تعریف انسان گذاشته شه است: «دیگری», «منی» است در موقعیت دیگر. در همین سومین بعد است که می‌توان پرسش را بیشتر شکافت و در نگاه روانکاوانه به این رابطه پرداخت.

دیگری و نقش آن در فرهنگ، در طول قرن‌ها و هزاره‌ها ساخته می‌شود. این دیگری در فرهنگ غنی ایران، سرزمین فرهنگی ما، از اسطوره‌ها آغازشده در مذاهب گوناگون میترایسم، زرتشتی، مزدانی، مانوی تا اسلام و اسلام شیعی و نهایتاً در فرهنگ نوین ایران پس از قرن نوزدهم صیقل یافته و امروز در لایه‌های مختلف زندگی ما خود می‌نمایاند. انعکاس همین لایه‌های فرهنگی است که کم‌وبیش زمینه‌ساز شکل‌گیری ناخودآگاه ما است؛ و درست به همین دلیل است که موشکافی نقش دیگری نه‌تنها در ادبیات، شعر، عرفان، ترانه، ضرب‌المثل‌ها بلکه در زندگی هرروزه، کوچه و بازار، شهر و روستا، خانه و مدرسه و مسجد و امامزاده و مهمانی و سیزده‌بدر و نوروز و چهارشنبه‌سوری و جشن سده، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار‌است.

دکتر حسن مکارمی روزنامه همدلی

روزنامه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگــی ۲۳ مرداد ۱۳۹۵ - ۹ ذی‌القعده ۱۴۳۷ - ۱۳ اوت ۲۰

دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه