در بخش سوم این گفتگو، به تاثیر روانکاوی بر دوره کارشناسی روانشناسی در آرژانتین و تاثیر فرهنگ بر شکل حرفه روانشناسی می پردازیم.
فرهنگ آرژانتین طی هفتاد و چند سال گذشته سبب شده است نیاز به روانکاوی شدن وجود داشته باشد ولو برای هر روان شناس بالینی که رویکردش روانکاوی نیست. به عبارت دیگر، آن اندازه این فرهنگ در سطح اجتماع گسترده شده که حتی یک روانشناس که از روانکاوی به عنوان ابزار کاری اش استفاده نمیکند، برای رفع مسایل روحی خودش مجبور به روانکاوی شدن است.
این مسئله در آرژانتین بسیار شایع بوده و از راننده تاکسی تا کارگر ساده و کارمند معمولی، روانکاوی میشوند. بر عکس در کشوری مانند امریکا و اکثر کشورهای اروپایی، روانکاوی به نوعی تجملی و لوکس به حساب میآید و فقط قشر خاصی از جامعه میتوانند روانکاوی شوند.
در گفتگوی قبلی در مورد تاریخچه روانشناسی در آرژانتین و تفاوت آن با کشورهای دیگر و همچنین نقش مهم روانکاوی در این کشور صحبت کردید.
بله. رشته روانشناسی در آرژانتین بنا به دلایل خاص تاریخی که قبلاً هم اشاره شد، تفاوت نسبتاً بسیاری با دیگر نقاط دنیا دارد. یکی از این تفاوتهای عمده، طول دوره کارشناسی در این رشته و نیز حجم مطالب درسی مربوط به آن است. طول دوره کارشناسی روانشناسی نزدیک به ۶ سال است و نیز حجم مطالب در بخش نظری و عملی مرتبط با رواندرمانی و عمدتاً روانکاوی، بسیار است.
البته رویکردهای دیگر روانشناسی نیز جای خودشان را دارند اما بنا به دلایل تاریخی، روانکاوی در آرژانتین نقش برجستهای دارد و به همین دلیل حجم بسیاری از مطالبی را که دانشجوی روانشناسی ملزم به مطالعه است و نیز جزء موارد اجباری درسی است در برمیگیرد.
بدین ترتیب دانشجوی رشته روانشناسی باید با همه رویکردهای مهم روانکاوی در سطح بینالمللی از قبیل روانشناسی من، بینادرونیت، ارتباطی، فروید، لکان و… آشنایی داشته باشد. فقط در یک یا دو دانشگاه در آرژانتین به دانشجو اجازه داده میشود که بین رویکرد شناختی و رویکرد رواندرمانی تحلیلی، یک مورد را انتخاب کند و تقریباً در بقیه دانشگاهها حجم وسیعی از مطالب در برنامه درسی دانشجو گنجانده میشود.
دلیل چنین رویکردی در دانشگاههای آرژانتین چیست و چرا تأکید بسیاری بر روانکاوی میشود؟
این مسئله دلیلی تاریخی دارد که به پیدایش رشته روانشناسی در مقطع کارشناسی برمیگردد. بدین ترتیب که رشته روانشناسی برای اولین بار، به عنوان رشتهای مستقل در مقطع کارشناسی، حدود ۱۰ سال پس از تأسیس انجمن روانکاوی آرژانتین که وابسته به انجمن بینالمللی روانکاوی بوده است شکل میگیرد.
تا قبل از این، تأکید بر تربیت روانکاوان بوده و این مسئله از نظر تاریخی سبب شد تا تعداد بسیاری از اساتید اولیه دانشکده روانشناسی، روانکاوان انجمن روانکاوی آرژانتین باشند که تقریباً همه روانپزشک یا متخصص در رشتههای دیگر پزشکی بودند. با توجه به اینکه تا ۱۹۸۴ میلادی (۱۳۶۲ شمسی) انجمن روانکاوی آرژانتین، اجازه تحصیل در روانکاوی را فقط به روانپزشکان یا پزشکان میداد، در نتیجه تمامی اساتید روانکاو رشته روانشناسی، پزشک یا روانپزشک بودند. این سنتی است که تا امروز نیز تا حد بسیاری ادامه دارد.
اگرچه اضافه شدن رویکردهای دیگر به روانشناسی، منجر به تغییرات بسیاری در این موضوع شده است، جایگاه اولیهای که روانکاوی در آموزش و شکلگیری رشته روانشناسی داشته کماکان در مباحث درسی کارشناسی در دانشگاهها حفظ و سبب شده است با اضافه شدن رویکردهای دیگر، حجم درسیشان اضافه و طول دوره هم افزایش یابد.
این موضوع چه عواقبی برای حرفه روانشناسی داشته است؟
بر عکس مدل آموزشی در کشورهای دیگر که مقطع کارشناسی ارشد و دکترا در رشته روانشناسی از نظر حرفهای از اهمیت بسیاری برخوردار است، در آرژانتین بنا به دلایل تاریخی، مقطع کارشناسی اهمیت دارد. به عبارتی در آرژانتین، در حیطه حرفه روانشناسی، داشتن کارشناسی روانشناسی، شرط لازم است؛ یعنی اگر کسی کارشناسی یا حتی ارشد یا دکتری روانشناسی را از کشورهای دیگر گرفته باشد، امکان ارزیابی مدرک و امکان کار کردن وی در آرژانتین بسیار سخت و در اکثر موارد غیرممکن میشود.
این مسئله نشاندهنده اهمیت مقطع کارشناسی روانشناسی در آرژانتین است که علاوه بر تعداد بسیار ساعات درسی و حجم گسترده مطالب درسی، تجربه کار بالینیشان هم بسیار است؛ کار بالینی چه در بیمارستانهای روانی و چه در بیمارستانهای دیگر در بخشهای مختلف جراحی و داخلی. البته این موضوع به اهمیت روانکاوی و بیماریهای روان تنی در آرژانتین برمیگردد و اینکه برای اولین بار، روانکاوها اساتید دانشکده روان شناسی شدند.
اگر ممکن است کمی بیشتر در این مورد توضیح بفرمایید.
تقریباً حدفاصل سالهای ۱۹۴۵ تا ۱۹۶۵، اوج فعالیت پزشکی روان-تنیPsychosomatic medicine و رویکردهای مختلف روان-تنی مرتبط با روانشناسی بود که این خود موجب تقویت ارتباط میان پزشکان، روانپزشکان و روانشناسی آرژانتین شده است و تا حد بسیاری تا کنون نیز ادامه دارد. بدین ترتیب، تخصصی شدن نیز اهمیت پیدا کرد.
در کشوری مانند امریکا، پزشکی روان-تنی تقریباً حدود دهه ۳۰ یا ۴۰ میلادی، اهمیت بسیاری یافت اما کمکم به حاشیه رانده شد. در آرژانتین از دهه ۴۰ میلادی تا دهه ۶۰، پزشکی روان-تنی اهمیت بسیاری داشته و تأثیر عمیقی بر آموزش روانشناسی گذاشته است.
به عبارتی علاوهبر کاری که دانشجویان روانشناسی در سطح بیمارستانی به عنوان کارآموز انجام میدهند، قراردادهایی نیز بین دانشگاهها و مؤسساتی که در این زمینهها کار میکنند، منعقد میشود. برای نمونه میتوان به قراردادهای بین دانشگاه بوئنوس آیرس و انجمن روانکاوی آرژانتین اشاره کرد. این انجمن البته انجمنی خصوصی است و زیر نظر وزارت علوم نیست زیرا حرفه روانکاوی، حرفهای دانشگاهی نیست.
البته انجمن روانکاوی بوئنوس آیرس که آن هم وابسته به انجمن بینالمللی روانکاوی هست و سی و پنج سال پس از انجمن روانکاوی آرژانتین تأسیس شد امروزه یک دانشگاه زیر نظر وزارت علوم است اما تجربه موفقی نبوده و فعالیت کاری آن نسبت به انجمن روانکاوی آرژانتین بسیار محدودتر است. کلینیک روانکاوی انجمن روانکاوی آرژانتین، محل کارآموزی دانشجویان روانشناسی است که میتوانند قسمتی از ساعات کار آموزشیشان را آنجا بگذرانند.
مثال دیگری که ممکن است کمی عجیب باشد، رشتههایی است که شاید مرتبط با تجربه بالینی تخصصیتر روان شناسی باشد ولی با این حال دانشجویان در سطح کارشناسی در آن کارآموزی میکنند، مانند تصادفشناسی روانشناختی که شامل مطالعات روانشناسانه تصادفات رانندگی قطار و هواپیما است که روانشناس، فردی را که اخیراً تصادف کرده از نظر عاطفی مورد حمایت قرار داده و به او در درمان آسیب روانیای که علت انسانی یک تصادف را منجر میشود، کمک میکند.
بدین ترتیب، یک مؤسسه تصادفشناختی روانشناختی با رویکردی روانکاوانه در آرژانتین موجود است که دانشجویان روانشناسی در آنجا کارآموزی میکنند. البته به جز روانکاوی، در رویکردهای دیگر هم این اتفاق میافتد اما از آنجاکه تاریخچه روانکاوی وضعیت خاصی را در آرژانتین بوجود آورده و پیدایش روانشناسی، سالهای بعد از شکلگیری روانکاوی در این کشور بوده، تأثیر انجمن روانکاوی بر آموزش روانشناسی بسیار مشخص است.
از نظر شما طولانی بودن دورههای آموزش روانشناسی در مقطع کارشناسی، چه معضلاتی را در پی داشته است؟
طولانی بودن دورهها سبب شده محوریت روی رواندرمانی باشد، اگرچه روانشناسی فقط روان درمانی نیست. موارد مهمتری نیز برای روانشناسان وجود دارند. به عبارتی نظام روانشناسی در آرژانتین بر این اساس استوار بود که روانشناس باید با الگوی رواندرمانی محور آموزش ببیند حتی اگر مطالعاتش در سطح کارشناسی ارشد و دکترا ارتباطی به روان درمانی نداشته باشد.
اما این مسئله جنبه ظاهری قضیه است. آنچه مهمتر و کلیدی تر است، فرهنگ “روانکاوی شدن” در آرژانتین خصوصاً در شهر بوئنوس آیرس است، زیرا تأثیر بسیاری بر کار روانشناسان داشته است.
منظورتان از اینکه فرهنگ روانکاوی شدن بر روان شناسی تأثیر داشته چیست؟ یعنی چگونه تأثیر داشته است؟
فرهنگ آرژانتین طی هفتاد و چند سال گذشته سبب شده است نیاز به روانکاوی شدن وجود داشته باشد ولو برای هر روان شناس بالینی که رویکردش روانکاوی نیست. به عبارت دیگر، آن اندازه این فرهنگ در سطح اجتماع گسترده شده که حتی یک روانشناس که از روانکاوی به عنوان ابزار کاری اش استفاده نمیکند، برای رفع مسایل روحی خودش مجبور به روانکاوی شدن است.
این مسئله در آرژانتین بسیار شایع بوده و از راننده تاکسی تا کارگر ساده و کارمند معمولی، روانکاوی میشوند. بر عکس در کشوری مانند امریکا و اکثر کشورهای اروپایی، روانکاوی به نوعی تجملی و لوکس به حساب میآید و فقط قشر خاصی از جامعه میتوانند روانکاوی شوند.
در آرژانتین به دلایلی که مرتبط با انجمن روانکاوی این کشور است و همچنین دلایل سیاسی، اجتماعی و تاریخی که وجود داشته، فرهنگ روانکاوی شدن، اقشار مختلف جامعه را در برگرفته است. به این ترتیب، مراجعان از روانشناسان حتی اگر رویکردشان روانکاوانه نباشد، انتظار دارند روانکاوی شده باشند زیرا میدانند که نزدیکان، آشنایان و دوستانشان روانکاوی میشوند.
در نتیجه این سبب شده که روانشناس بالینی که فارغالتحصیل مقطع کارشناسی از دانشگاههای آرژانتین است، بدون محدودیتهای قانونی، پس از گذراندن کارآموزی در بیمارستان، کار درمانی انجام دهد.
ادامه دارد…
گفتگو کننده: زهرا عرب
منبع: وب سایت بردار انسانی
دیدگاه کاربران