خشم نیروی سازندگی و زندگی یا تخریب و نابودی؟

خشم نیروی سازندگی و زندگی یا تخریب و نابودی؟

خشم نیروی سازندگی و زندگی یا تخریب و نابودی؟
زینب ابراهیمی- کارشناس ارشد روان شناسی

رواندرمانگر تحلیلی

عقیده رایج درباره احساس خشم این است که بهتر است مهار و کنترل شده و به شکلی از ابراز آن جلوگیری شود.. این باور دلایل مختلفی می تواند داشته باشد. به عنوان مثال از اوایل کودکی به ما یاد داده اند که خشمگین بودن خیلی محترمانه نیست و به تصویر خودمان به عنوان افرادی مهربان و نوع دوست آسیب می زند. یا ممکن است نمونه هایی از ابراز موفقیت آمیز خشم را در اطرافیان خود ندیده ایم و لذا ما نیز در بیان و نشان دادن آن دچار مشکل باشیم. و یا با ابراز خشم با خشم بیشتر از سوی والدین و اطرافیان روبرو شده ایم، و در نتیجه به صورت ناخودآگاه تصمیم گرفتیم که خشم احساسی ویرانگر است و باید سرکوب و بازداری شود.
اما روانکاوی نگاه متفاوتی به این موضوع دارد. از نظر وینیکات قابلیت پرخاشگری در کودکی معادل با قابلیت رشد است و کودک بر اساس این قابلیت می تواند فرایند استقلال شخصی خود از مادر را که زیربنای شخصیت سالم در بزرگسالی است به درستی طی کند.
به عبارت دیگر زمانیکه کودک می‌تواند احساس خشم خود را در ارتباط با مادری که در عین داشتن قانونمندی، منعطف و آرام است نشان دهد، احساسی از واقعی بودن و اعتماد به نفس در او رشد خواهد کرد.
بنابراین به مادران توصیه می شود که
1) نسبت به واکنش های خشم کودک بی اعتنا نبوده و حساس و کنجکاو باشد.
2) در زمان عصبانیت کودک همچنان آرامش خود را حفظ کرده و از کوره در نرود و با لحن آرام با او شروع به صحبت کند.
3) فضایی را ایجاد کند که کودک بتواند درباره علت عصبانیتش حرف بزند مثلا :از او بپرسد الان تو عصبانی هستی دلیلش را به من بگو؟
4) ارتباط خود با کودک را با گفتن جمله تو الان عصبانی هستی بعدا که آرام شدی درباره اش حرف می‌زنیم ،  حفظ کند.

دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه