احساس بلاتکلیفی و ارتباط آن با اختلالات اضطرابی

احساس بلاتکلیفی و ارتباط آن با اختلالات اضطرابی

احساس بلاتکلیفی و ارتباط آن با اختلالات اضطرابی

فائزه تربران ارشد روانشناسی بالینی و درمانگر تحلیلی    

این روزها احساس بلاتکلیفی احساسی شایع در بین اقشار مختلفی از افراد با سنین، مشاغل و آحاد جامعه مان است و ناتوانی در تحمل این شرایط موجب نگرانی های مضاعف شده است. این احساس در صورت عدم شناخت، آگاهی به آن و تداوم موجب اضطراب زیاد شده و روی سیستم دفاعی روان تاثیر منفی گذاشته و سیستم ایمنی بدن نیز به تبع آن در برابر ابتلاء به بیماری ها آسیب پذیر می شود.

افراد مکررا برای کاهش این اضطراب رفتارهای ناکارآمد، بد رفتاری ها، خشونت در روابط بین فردی و نیز تداوم سلسله ی نگرانی ها و نشخوار های فکری را تجربه می کنند. افرادی که سابقه ی بیماری های اضطرابی از قبیل اختلال اضطراب منتشر و اختلال وسواسی را دارند در این شرایط اضطراب بیشتر و ناتوان کننده ای را تجربه می کنند.

کرون الگوی شخصیتی ارائه داد که سعی داشت واکنش های افراد را به شرایط پریشان کننده، به ویژه موقعیت های تهدید آمیز و مبهم تبیین کند. او اظهار کرد ویژگی محرک ها باید غیر قابل پیش بینی، پیچیده و یا غیر قابل حل باشد تا به عنوان منبع تهدید ادراک یا تفسیر شود (گرینر[1]، بارت[2] و لاداسر، 2005).

 ویژگی های ذکر شده مشابه آن چیزی است که در شرایط حاضر درک می شود و واکنش های مختلف افراد از انکار و ناچیز شماری موضوع تا واکنش های وحشت زدگی و پنیک در بسیاری از افراد در نوسان است و آن چه مشاهده می شود جوی از نگرانی های مداوم در مورد سوء مدیریت این شرایط می باشد.

از نگاه آسیب شناختی به این موضوع، ادراک افراد مضطرب از موقعیت های مبهم، فشار آور و آشفته کننده است، بنابراین در پاسخ به چنین موقعیت هایی نگرانی مزمنی را تجربه می کنند. به باور این افراد نگرانی برای مقابله کارامد با موقعیت های ترس آور و یا جلوگیری از وقوع این حوادث به آنها کمک می کند. این ابهام و عدم تحمل بلاتکلیفی سبب اطمینان خاطر این افراد شده که در آینده اتفاق های بدی خواهد افتاد. همچنین سبک شناختی اغراق آمیز،آسیب پذیری به بیماری های اضطرابی فراگیر را در چنین موقعیت هایی فراهم می کند. این افراد دراین وضعیت ،افکار تکراری نظیر نگرانی و نشخوار مرتبط با افسردگی را تجربه می کنند (ویلیامز، شهار، ریسکایند و جوینر،2005).

گرایش به ترس از بیان هیجانات یک عامل مهم در تداوم نگرانی بیش از اندازه در این افراد است. عود افکار منفی از ویژگی های مهم اختلالات اضطرابی است و این افکار را می توان شکلی از نگرانی یا وسواس در نظر گرفت. این دو به طور بهم پیوسته بر علائم اضطراب تاثیر می گذارند و سبب تشدید و تداوم اختلال اضطراب فراگیر و اختلال وسواس می شوند که احساس ناراحتی، اختلال در خواب، اشتها و رنج بیشتری در عملکرد روزانه ی خود را تجربه می کنند (باهر و داگاس،2009)

عدم تحمل بلاتکلیفی به چهار عامل در تمایز افراد مبتلا به اضطراب فراگیر در مقایسه با افراد سالم اشاره دارد:1- تحمل پایین در موقعیت های مبهم 2-عقاید مثبت درباره نگرانی 3- اجتناب شناختی و 4-جهت گیری منفی نسبت به مشکل (داگاس و همکاران،2006).

اشخاصی که رویکردی منفی نسبت به مشکل دارند اعتماد خود به توانایی حل مشکل را از دست می­دهند، مشکلات را تهدید­کننده ادراک می­کنند، به هنگام مواجهه با موقعیت­های مشکل­ساز زود احساس ناکامی می­کنند و به نتایج کوشش­های خودشان در حل مسئله بد­بین می­گردند. این احساسات در نهایت موجب تشدید اضطراب و نگرانی می­گردد (داپی و لاداسر،2008).

نتایج به­دست­آمده از تحقیقات حاکی است افرادی که عدم تحمل بلاتکلیفی دارند ممکن است برای ابتلاء به اضطراب فراگیر در خطر باشند زیرا آن­ها تمایل به 1) تفسیرهای تهدیدآمیز از اطلاعات مبهم دارند 2) در تعدیل موقعیت­های ابهام­آمیز کارهای کافی انجام نمی­دهند و 3) هنگامی­که مضطربند اطمینان کمی در تصمیم­گیری­های خود دارند(داگاس و رابیچارد،2007).

­همچنین برخی پژوهش ها عدم تحمل بلاتکلیفی در اختلال وسواس را با رفتارهای اجباری و آیینی مرتبط می دانند، بدین­معنی که این افراد شاید اجبارها و آیین­ها را به عنوان تنها راهبرد در دسترس خود برای کاهش آشفتگی مربوط به پیامد احتمالی ترسناک در نظر می­گیرند (ارفعی، قراملکی، قلی زاده و حکمتی،1390).

اکستینز، مولدز و مکینتاش (2005) براین باورند که عدم تحمل­ بلاتکلیفی می­تواند سازه مرکزی در شماری از اختلال­های اضطرابی باشد، وسواس مانند اضطراب فراگیر با سطوح بالایی از عدم تحمل بلاتکلیفی همراه است (شیرین زاده، ناطقیان و گودرزی، 1388).

 یافته­ ها نشان می­دهد بیماران وسواسی نوع وارسی، عدم­تحمل بلاتکلیفی بیشتری را از گروه غیروارسی و کنترل نشان دادند(تولین[3]، آبرامویچ، براجدی[4] و فوا، 2003).

 یک توجیه دیگر اینکه بیماران وسواسی اغلب در تردید و شک هستند و نمی‌توانند در موقع تصمیم­گیری قاطعانه عمل کنند و این باعث دوری از موقعیت­های مبهم شده و نمی‌توانند بلاتکلیفی را تحمل کنند. نتیجه این پژوهش بیان می­کند عدم تحمل بلاتکلیفی یکی از ویژگی­های بیماران وسواسی می­باشد (ارفعی و همکاران،1390)

به نظر می­رسد نگرانی پیامد عدم­تحمل بلاتکلیفی است و از نگرانی به عنوان راهکاری برای مقابله با تحمل نکردن بلاتکلیفی بهره گرفته می­شود. این ویژگی شناختی عدم­تحمل بلاتکلیفی در اختلال وسواس به وسیله اعمال تشریفاتی و آیین­های اجباری کنترل می­شود. پس می­توان از عدم­تحمل بلاتکلیفی به عنوان ویژگی مشترک اختلال اضطراب منتشر و اختلال وسواس نام برد .

بعد از نکاتی در خصوص چگونگی ارتباط این مفهوم با برخی اختلالات اضطرابی مواردی کاربردی از وزارت بهداشت و درمان، جهت مقابله در شرایط پر استرس و بحرانی که کمک کننده ست بدانید:

  • اکثر رفتارها و واکنش هایی که افراد در هنگام حوادث و بحران های غیرمنتظره از خود نشان می دهند رفتارهایی طبیعی است،به همین دلیل به خودتان یا دیگران برچسب ضعیف، ترسو و یا غیر طبیعی بودن نزنید.
  • از موقعیت هایی که استرس شما را زیاد می کند دوری کنید.
  • از جمع های پرتنش دوری کنید.
  • در مورد نگرانی ها و احساساتتان حرف بزنید و از بیان آنها خجالت نکشید. اجازه بروز احساساتی مانند گریه و خشم را به خود و دیگران بدهید.
  • با احساس ها و فکرهای خود نجنگید، تغییر حال شما در هر لحظه طبیعی است و برای حل و فصل آن نیاز به زمان است.
  • بپذیرید همه چیز در کنترل شما نیست. سعی کنید برنامه و زندگی عادی خود را حفظ کنید و روی چیزهایی که کنترل دارید تمرکز کنید، نه روی چیزهایی که کنترل ندارید.
  • ساعتهایی را به دور از فضای مجازی بگذرانید وکارهایی که برای شما آرام بخش است را در برنامه روزانه بگنجانید. برای مثال نیایش کنید، موسیقی گوش کنید،کتاب بخوانید ،یا فیلمی که دوست دارید ببینید و.
  • در شرایط بحرانی و بی ثبات تصمیم مهمی نگیرید و تغییر بزرگ در زندگی خود ایجاد نکنید.
  • به اندازه کافی استراحت کنید،خواب خوب و کافی کمک می کند که توان خود را بازیابی کنید.
  • ورزش کنید. اگر امکان ورزش منظم ندارید تحرک بیشتری داشته باشید و حداقل بیست دقیقه در روز پیاده روی کنید.
  • از روشهای آرام سازی استفاده کنید و در مواقع استرس نفس های عمیق بکشید.
  • در حضور کودکان در مورد اخبار بد صحبت نکنید.
  • از مصرف هر نوع دارو بدون تجویز پزشک خودداری کنید.از مواد یا الکل برای سرکوب حس های منفی استفاده نکنید.
  • در صورتی که احساس کردید برای چندروز متوالی نمی توانید کارهای روزمره را انجام دهید یا کنترل بر حس ها و شرایط خود ندارید به پزشک،روان پزشک یا روانشناس مراجعه کنید.

 

 

 

 

 

 

 

 


[1] -Grenier, S.

[2] -Barrette, A.

[3]- Tolin, E. F.

[4]- Brigidi, B. D.

دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه