تحلیل روانکاوانه فیلم برادرم خسرو

تحلیل روانکاوانه فیلم برادرم خسرو

دکتر حسین باشی( روانشناس بالینی و روان‌درمانگر تحلیلی)

Email: Hosseinbashi75@Gmail.com

قبل از هر چیز بهتر هست تا به این سؤال فکر کنیم که تماشای فیلم برادرم خسرو تداعی‌کننده چه حس‌ها، تصاویر، خاطرات و روابطی برای مخاطبش می‌تواند باشد به نظرم آنچه در ادامه می‌آید برای مخاطب فیلم غریب و ناآشنا نباشد. فیلم با مثلث خسرو، ناصر و خواهر آن‌ها که به نظر نقشی مادرانه برای خسرو دارد با پلانی که در آن هر سه از پله‌های خانه ناصر پایین می‌آیند شروع می‌شود. اگر با این فرض پیش برویم که پایین رفتن از پله‌ها را نماد عمیق‌تر شدن و رسیدن به لایه‌های پایین‌تر روان ازجمله ناخودآگاه ببینیم نوید این را خواهیم داشت که فیلم قرار است ما را به بخش‌های ناشناخته‌تر روانمان ببرد که به نظر  این‌طور هم می‌شود. چیزی که در نیمه اول فیلم به مخاطب نشان داده می‌شود حضور پررنگ خسرو در نقش کسی هست که از منظر روان‌پزشکی از اختلال روانی بهنام بیماری دوقطبی رنج می‌برد.

بر همین اساس فیلم را به دوقطب می‌توان تقسیم کرد که یک‌قطب یا نیمه اول فیلم را به خسرو اختصاص می‌دهیم و نیمه دوم فیلم را به ناصر، چراکه در نیمه دوم فیلم نقش ناصر و نحوه‌ای که با محیط اطرافش ازجمله برادر خسرو، همسر میترا و پسرش برخورد می‌کند می‌توان دید. اینجا اگر به تقسیم‌بندی ساختار روان انسان از دیدگاه فروید برگردیم ما در عمق ناخودآگاه با خواهش‌ها و نیازهایی مواجه هستیم که بسیار غریزی و به کلامی وحشی بوده و طبق اصل لذت هرلحظه تمایل دارند که بلافصل این نیازها برآورده شوند اما آنچه مانع از این لذت بلافصل می‌شود اصل واقعیتی است که به‌صورت قوانین و قواعد جامعه پسند و اصول فرهنگی و اجتماعی مانع از این ارضاء می‌شود که فرد بر اساس میل و خواسته‌های درونی‌اش عمل کند این بخش غریزی و عمیق روان را فروید نهاد یا همان بخش کاملاً ناخودآگاه ساختار روانی نام نهاد.

همچنان که در نیمه اول فیلم در شخصیت خسرو می‌توان این بخش از روان را که تمایل به قانون‌گریزی، تکانشی بودن و عدم رعایت قواعد حاکم بر خانه برادر ناصر ازجمله ساعت خواب‌وبیداری، وقت تماشای تلویزیون و دیگر رفتارهای قانون‌گریزانه و تکانشی خسرو دارد مشاهده کرد که این موضوع به قواعد جامعه هم مربوط می‌شود چراکه در شنیدن صدای آژیر ماشین عاملی برای حمله‌ور شدن خسرو به عامل محرک بدون توجه به قواعد اجتماعی و در یک جمله  که به‌صورت عدم توانایی تحمل خود را نشان می‌دهد  می‌توان در شخصیت خسرو یافت. درواقع در شخصیت خسرو تمدن و ملالت‌های آن به نظر خیلی غیر متمدنانه و نه‌تنها ملالت‌آور نیست بلکه اشتیاق آور هست!

از طرفی بیشتر این نوع رفتارهای خسرو در سن چهل‌سالگی رخ می‌دهد که نماد پختگی و تکامل شخصیتی می‌تواند باشد اما به‌طور طعنه‌آمیزی رفتارهای خسرو در این سن که بیشتر از این‌که نشان از پختگی،  بلوغ و جامعه پسندی باشد موردپسند برادرزاده‌ای هست که در سن ورود به اجتماع و اجتماعی شدن قرار دارد اما درعین‌حال رفتارهای پسر برادر و بازی کردن این دو باهم باعث فعال‌تر شدن و به‌نوعی تقویت بخش‌های کودکانه و اجتماعی نشده خسرو می‌شود، اگرچه که در شخصیت هر بزرگ‌سالی کودک درونی بازیگوش، قانون‌گریز و تکانشی وجود دارد که اگر این کودک درون بازیگوش به شیوه‌ی سالم و جامعه پسندانه مجال برون‌ریزی نیابد و از طرفی به شیوه‌ای متمدنانه‌ای کنترل نشود، معلوم نیست که به چه شکل بیمارگونه‌ای نشان داده شود.

حال اگر به نیمه دوم یا همان قطب دیگر فیلم برویم به شخصیت‌پردازی ناصر برمی‌خوریم که آن بخش دیگر روان که همان منیّت والا و یا سمبل نظم قانونمندی، جدیت و درواقع همان سوپر ایگو یا بخش همانندسازی شده  با والدین ازجمله پدر که در مورد ناصر به نظر این همانندی سخت‌گیرانه هست می‌توان برخورد که حتی حاضر نیست با بخش کودک پر جنب‌وجوش روان اش که بارها ازجمله سر میز غذا توسط خسرو بازیگوشی‌های کودکی‌اش و رقصیدن‌هایش یادآوری می‌شود ولی ناصر با نگاه خشک و پدرانه‌اش همواره از مواجه‌شدن با آن بخش خود که شور زندگی و اشتیاق به رقصیدن در آن وجود دارد گریزان است شاید به همین خاطر است که او را در لباس پزشکی که درگیر کار و نوشتن مقالات علمی می‌بینیم که می‌توان در افراد باشخصیت‌های وسواسی و کمال‌گرای جامعه یافت.

به نظر می‌رسد ناصر برخلاف برادر خسرو که خیلی خبری از سرکوب تکانه‌ها و خواسته‌های رام نشده درونی‌اش نیست اتفاقاً ناصر آن‌قدر سرکوبگر هست که باید حتی قرص خوابش را که به‌واسطه‌ی همان قرص‌هایش می‌تواند خود را بخواباند از دیگران پنهان کند و هم باید هر آنکه در محیط خانواده‌اش و اطرافش همراه با شادی‌های کودکانه و شور و اشتیاق به زیستن در تماس است به‌طور ناپخته‌ای مانع شود انگار سرخوردن و رها شدن در لحظات زندگی برای ناصر خطای نابخشودنی می‌شود. حال سؤال اساسی این است که آیا تا آن حد رها بودن مثل خسرو بالغانه هست و یا آن‌قدر کنترل‌گر بودن و سرکوب‌کننده و تاب تحمل رقصیدن در سناریوی زندگی را نداشتن ناصر؟ شاید بهتر است که به این فکر کرد که چقدر در یک فرد بزرگ‌سال هم شور زندگی وجود دارد و هم احترام با قانون و فرهنگ، به کلامی دیگر چقدر تعادل بین این دو قطب شخصیت می‌تواند وجود داشته باشد شاید به خاطر همین عدم تعادل و درونی شدن زیاد یک بخش و کم‌رنگ بودن بخش دیگر در هر یک از برادرهاست که مخاطب در لحظاتی همدل با خسرو و عصبانی از ناصر می‌شود و در لحظه‌ای دیگر این موضوع برعکس می‌شود.

به نظر در فرهنگ ما که سال‌ها در زیر چماق پدریّت از ترس اخته شدن توسط پدر یا منیّت والا همواره دست به سرکوبگری زده است و به‌صورت علائم و نشانه‌های مختلفی چون وسواس‌های بیمارگونه، ریاضت کشی‌های مرضی و خشک و بی‌روح از جریان سفر  زندگی بازماندن نمایان شده باشد. احتمالاً به همین خاطر است که امروز باید شاهد طغیان آن‌همه لیبیدو یا انرژی روانی و خشم سرکوب‌شده‌ای باشیم که به‌صورت رفتارهای تکانشی، بی‌خردانه، قانون‌گریزانه که در حال حمله‌ور شدن به جایگاه پدریّت هست شاهد بر هم خوردن این تعادل باشیم به نظر توقف کردن در نقطه تعادل و به صلح رسیدن بین خوب و بد و یکپارچگی بین عشق و نفرت، مادر و پدر یا همان قطب‌های دوگانه روان و درونی کردن ایگو یا خود بالغ و مصالحه گری بین قطبیت‌های قانونمند و قانون‌گریز بتوان از زایش و رشد هرگونه سیاه‌وسفید کردن و در عوض خاکستری دیدن بتوان راه نجاتی و رسیدن به صلحی چه از نگاه درون روانی و چه از نگاه بین فردی و اجتماعی یافت. لذا می‌توان گفت درونی کردن مادر و پدر و درواقع نماد پدر و مادر به‌اندازه‌ای  قابل‌قبول بتواند نجات‌بخش هر انسان و جامعه‌ای باشد تا صرفاً درونی کردن پدر و ترس از خشم پدریّت و یا صرفاً درونی کردن مادر و رها شدن در دل نیازها و غرایز بدون حضور قانون پدر. آنچه می‌توان در فیلم برادرم خسرو مشاهده کرد این قطبیت زدگی و عدم یکپارچه شدن هر دو قطب در یک نقطه تعادل است که می‌توان آن را در وجود شخصیتی لوده و ولنگاری مثل خسرو ببینیم و یا در شخصیت شیک و پدرانه ناصر شاهد باشیم که انگار هرکدام از قطب‌ها به‌تنهایی در دل بیماری به سر می‌برند و می‌توانند بیماری‌زا ‌شوند.

تحلیل روان‌شناختی و روانکاوانه این فیلم در سلسله جلسات تحلیل فیلم که در کلینیک برگزار شد انجام گردید. لذا آنچه در بالا آمد خلاصه‌ای از جلسه تحلیل فیلم برادرم خسرو بود. در صورت تمایل به شرکت در جلسات حضوری می‌توانید با تلفن‌های کلینیک در تماس باشید.

دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه