درمان آشفتگی‌های زناشویی؛ زوج‌درمانی هیجان مدار

درمان آشفتگی‌های زناشویی؛ زوج‌درمانی هیجان مدار

زینب ابراهیمی، مشاور خانواده

برگرفته از کتاب زوج درمانی هیجان مدار، اثر سوزان جانسن

یک رابطه عاشقانه‌ی قوی موجب تقویت رشد فردی و خودشکوفایی شده و همبستگی معناداری با « احساس مثبت از خویشتن» دارد.

شواهد بسیاری وجود دارد که «داروی محبت» ناشی از روابط نزدیک، از ما در قبال بیماری‌های جسمی و هیجانی حمایت می‌کند و توان مقاومت ما را افزایش می‌دهد. این پژوهش‌ها دو ماحصل مهم در برداشته‌اند ؛ نخست آنکه خطرات تنهایی و انزوا برای انسان خطرناک‌تر از مصرف سیگاراست یا اعتماد داشتن به دیگران و خوش‌بینی، علاوه بر تأثیر مثبتی که بر سیستم قلبی عروقی افراد دارد، از تأثیرات نامطلوب سالمندی نیز به‌شدت می‌کاهد. این پژوهش‌ها تمرکز خاصی بر عصب‌شناسی روابط نزدیک و شناسایی سازوکارهای خاص در سطح هورمون اوکسی توسین یا به‌اصطلاح هورمون عشق کرده است که به نظر می‌رسد از ما در مقابل بیماری‌ها حمایت می‌کند.

ماهیت آشفتگی زناشویی، غرق شدن در هیجانات منفی و به دام افتادن در تعاملات محدود و خشک است. تعاملاتی که در یک چرخه خود تقویت گر، موجب سرخوردگی روزافزون زوجین و بروز مشکلات ثانویه می‌شود.

امروزه نقش بارز هیجان در آشفتگی زناشویی و زوج‌درمانی بیش‌ازپیش موردپذیرش واقع‌شده است.

زوج‌درمانی هیجان مدار (EFT) به‌عنوان پاسخی به فقدان مداخلات زوجی کارآمد و خصوصاً مداخلات انسانی‌تر و کمتر رفتاری، فرمول‌بندی شده است. این رویکرد توجه ما را به اهمیت بارز هیجان و نقش محوری آن در الگوهای تعاملی زوجین جلب می‌کند. هیجانات نه‌تنها عاملی اساسی در ایجاد تعارضات زناشویی که عنصری قدرتمند و غالباً ضروری جهت ایجاد تغییر در روابط ناکارساز نیز به شمار می‌رود.

خاستگاه درمان هیجان مدار نظریه‌ی دل‌بستگی بالبی است و بر همین مبنا سوزان جانسن نیروی برانگیزاننده‌ی ذاتی را « برآورده شدن نیازهای دل‌بسته خواهانه» می‌داند. ازاین‌رو در این درمان رضایت‌مندی زناشویی و سلامت رابطه‌ی مشترک با برطرف شدن نیازهای دل‌بسته مدار و نارضایتی در ارتباط زناشویی با ناکامی این نیازها معادل خواهد بود.

امنیت رشته‌ی دل‌بستگی میان کودک و مراقب به این مهم بستگی دارد که مراقب، پاسخگو و در دسترس باشد. میزان و چگونگی حضور این دو عامل (پاسخگویی و در دسترس بودن) سبک دل‌بستگی کودک را رقم می‌زند. ازآنجاکه نیاز انسان به امنیت، حمایت و تماس با پیکره دل‌بستگی، نیازی فطری بوده و به مرحله‌ای خاص محدود نمی‌شود در زندگی بزرگ‌سالی و خصوصاً با همسر حضوری فعال خواهد داشت.

در زناشویی درمانی هیجان مدار فرض بر این است که میزان امنیت یا نااستواری این رشته‌های دل‌بستگی میان همسران، شالوده‌ی رضایت یا نارضایتی در روابط آن‌ها را تشکیل می‌دهد. درست مانند دوران کودکی در بزرگ‌سالی نیز پاسخگو و در دسترس نبودن پیکره دل‌بستگی (معشوق) تولید آشفتگی زناشویی می‌کند. رویدادهای آسیب‌زا مانند رهاشدگی در لحظات نیاز و عهدشکنی‌ها، باعث جراحت یا گسستگی رشته‌های دل‌بستگی می‌شوند.

جانسن نظریه‌ی خود را برمدار هیجان استوار کرده است: او معتقد است که هیجان، موسیقی رقص تعاملی همسران است و تغییر این موسیقی، بی‌تردید با رابطه‌ای جدید همراه خواهد بود. به‌عبارت‌دیگر، تغییر در درمان هیجان مدار یعنی خلق تجربه هیجانی تازه برای همسران. چراکه هیجان، ادراک را هدایت کرده، به آن معنا بخشیده و به رفتار انگیزه می‌دهد.

یکی دیگر از مبانی اصلی در زوج‌درمانی هیجان مدار، توجه درمانگر به « چرخه‌های تقابلی» یا همان « سیکل‌های زایشی» و تغییر آن‌هاست. بر اساس نظریه روابط ابژه، آدمی به‌طور ناهشیار افرادی را به‌عنوان معشوق برمی‌گزیند که طرح‌واره اصلی او را فعال سازند و شبیه به افراد مهم مانند پدر و مادر درگذشته‌اش باشند. سیکل معیوب و رایج « عیب‌جویی - دفاع» را در نظر بگیرید. عیب‌جویی بیشتر یک همسر، دفاعی بودن بیشتری را در دیگری فرامی‌خواند و بالعکس. در سیکل « بی‌قراری -اجتناب» هم چون یک همسر فر می‌زند دیگری فاصله می‌گیرد و چون دومی فاصله می‌گیرد، اولی بیشتر غر می‌زند.

بنابراین می‌توان گفت همسران به‌سوی ای نا هشیارانه اما همکاران، خالقان، تداوم‌دهندگان و قربانیان چرخه‌های معیوب تعاملی خویش‌اند.

در این چرخه‌های تعاملی، خود پنداره شخصی و وضعیت درون روانی هر شخص نیز اهمیت بسیار زیادی دارد؛ مثلاً در یک فرد با سبک دل‌بستگی بی‌قرار، به دلیل آنکه شخص نمی‌تواند خویشتن را به‌منزله‌ی موجودی مستقل تجربه کند، در اثر طرد یا فاصله جویی همسرش، حس می‌کند که کمترین میزان هستی برایش باقی نمانده است. ناامنی وجودی موجب می‌شود که شخص به غرق شدن در وجود دیگری نیاز جدی پیدا کند و بی‌قراری و مهر طلبی و تائید جویی‌های مکرر را مصرانه ادامه دهد؛ و درمانگر به این کاستی‌های خودپنداره‌ای و درون فردی توجه خاص کرده تا بتواند چالش میان فردی زوجین را بهبود بخشد.

هدف نهایی در درمان‌های زوجی بهبود ذهنیت همسران پیرامون خود، دیگری و رابطه‌ی مشترکشان است و آنچه در زوج‌درمانی هیجان مدار مورد تأکید می‌باشد بهبود وضعیت هیجانی همسران نسبت به یکدیگر و متعاقباً رابطه است.

به باور سوزان جانشین مهم‌ترین ویژگی زوج‌های آشفته، وجود هیجان‌های شدیداً منفی و الگوهای تعاملی انعطاف‌ناپذیر است؛ حالات هیجانی منفی، تعاملات تکراری و بازگشتی را خلق می‌کنند و این تعاملات مخرب و عادتی نیز حالات هیجانی منفی را تشدید می‌کنند.

زوج درمانگر هیجان مدار بر هر دو این موارد و تقابل بین آن‌ها توجه می‌کند.

دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه