آشنايي با طرح واره ها

آشنايي با طرح واره ها

آشنايي با طرح واره ها
به کوشش تحریریه کلینیک روان پژوه
منبع: طرح واره درمانی. جفری یانگ. ترجمه دکتر حسن حمیدپور

 

بریدگی و طرد
(انتظار اینکه نیازهای فرد برای امنیت ، ثبات،محبت،همدلی ،در میان گذاشتن احساسات،پذیرش و احترام به شیوه ای قابل پیش بینی ارضا نخواهدشد. طرح واره های این حوزه به طور معمول در خانواده هایی به وجود می آید که بی عاطفه ،سرد،مضایقه گر ،منزوی،تندخو،غیر قابل پیش بینی یا بد رفتار هستند.)
۱- رهاشدگی/بی ثباتی
بی ثباتی یا بی اعتمادی نسبت به دریافت محبت و برقراری ارتباط با اطرافیان ،به طوری که فرد احساس می کند افراد مهم زندگیش نمی توانند حمایت عاطفی و تشویق لازم را به او بدهند ،زیرا این افراد از لحاظ هیجانی ،بی ثبات ،غیر قابل پیش بینی (برای مثال “ناگهان عصبانی می شوند”)،اعتماد ناپذیر و نا منظم اند. فردی که چنین طرحواره ای در ذهنش شکل گرفته باشد ،معتقد است هر لحظه امکان دارد افراد مهم زندگیش بمیرند یا اینکه او را رها کنند و به فرد دیگری علاقه مند شوند.
۲- بی اعتمادی /بد رفتاری
انتظار اینکه دیگران به انسان ضربه میزنند ،بدرفتارند،انسان را سرافکنده می کنند،دروغ میگویند و دغل کار و سودجوهستند.چنین انتظاری باعث میشود فرد وقایع پیرامون را به گونه ای خاص ادراک کند:آسیبی که به فرد وارد نموده اند،عمدی بوده و یا اینکه در نتیجه بی مبالاتی و غفلت مفرط پدید آمده است. ممکن است فرد احساس کند همیشه یک نفر موجودی او را می دزدد و یا حق او را میخورد.
۳-محرومیت هیجانی:
انتظار اینکه تمایلات و نیازهای فرد به حمایت عاطفی به اندازه کافی از جانب دیگران ارضاء نمی شوند.
سه نوع محرومیت مهم وجود دارد که عبارتند از:
الف)محرومیت از محبت:فقدان توجه،عطوفت یا همراهی
ب)محرومیت از همدلی:درک نشدن،به حرف دل فرد گوش ندادن،عدم خودافشایی یا در میان نگذاشتن احساسات با دیگران.
ج)محرومیت از حمایت:نداشتن منبع قدرت،جهت دهی یا راهنمایی نشدن از سوی دیگران.
۴-نقص /شرم
احساس اینکه فرد در مهمترین جنبه های شخصیت اش،انسانی ناقص،نامطلوب،بد،حقیر و بی ارزش است یا اینکه در نظر افراد مهم زندگیش،فردی منفور و نامطلوب به حساب می آید.همچنین این طرح واره،حساسیت بیش از حد نسبت به انتقاد،طرد،سرزنش،کمرویی،مقایسه های نابجا،احساس ناامنی در حضور دیگران وحس شرمندگی در ارتباط با عیب ونقص های درونی را در بر میگیرد.این نقاط ضعف ممکن است شخصی(تکانه های خشم،تمایلات جنسی غیر قابل پذیرش،خودخواهی)یاعمومیباشند (ظاهر جسمی نامطلوب و مشکلات اجتماعی).
۵-انزوای اجتماعی/بیگانگی
احساس اینکه،فرد از جهان کناره گیری کرده و با دیگران متفاوت است یا این که به جامعه و گروه خاصی تعلق خاطر ندارد.
خود گردانی و عملکرد مختل
(انتظاراتی که فرد از خود و محیط دارد با تواناییهای محسوس او برای جدایی،بقاء و عملکرد مستقل یا انجام موفقیت آمیز کارها تداخل می کنند.طرح واره های این حوزه به طور معمول در خانواده هایی به وجود می آید که اعتماد به نفس کودک را کاهش می دهند،گرفتارند،بیش از حد از کودک محافظت می کنند یا اینکه نتوانسته اند کودک را به انجام کارهای بیرون از خانواده تشویق کنند.)
۶-وابستگی/بی کفایتی
اعتقاد به اینکه فرد نمی تواند مسئولیت های روزمره را (مثل مراقبت از دیگران،حل مشکلات روزانه،قضاوت خوب،از عهده تکالیف جدید برآمدن و تصمیم گیری صحیح)بدون کمک قابل ملاحظه دیگران،در حد قابل قبولی انجام دهد.این حالت اغلب به صورت درماندگی ظاهر می شود.
۷-آسیب پذیری نسبت به ضرر یا بیماری
ترس افراطی از این که فاجعه نزدیک است وهر لحظه احتمال وقوع آن وجود دارد واین که فرد نمی تواند از آن جلوگیری کند.ترس ها بر یک یا چند جنبه متمرکزند:الف)حوادث پزشکی مانند حمله های قلبی و ابتلا به ایدز،ب)وقایع هیجانی مانند دیوانه شدن،ج) سوانح محیطی مانند گیر افتادن در آسانسور،قربانی جنایت شدن،سقوط هواپیما و زمین لرزه.
۸-خود تحول نیافته/گرفتار
ارتباط عاطفی شدید و نزدیکی بیش از حد با یکی از افراد مهم زندگی(اغلب والدین)،به قیمت از دست دادن فردیت یا رشد اجتماعی طبیعی،غالبا اعتقاد بر این است که هیچ یک از این افراد گرفتار،بدون حمایت دیگری،قادر به ادامه زندگی نبوده یا نمی توانند شاد باشند.فردی که چنین طرح واره ای دارد ممکن است احساس کند وجودش در دیگران ادغام شده و هویت جداگانه ای ندارد.این طرح واره اغلب به صورت احساس پوچی و سردرگمی،جهت نداشتن و بی هدفی و یا در موارد شدید به صورت شک و تردید در موجودیت و ساختار وجودی فرد بروز می کند.
۹-شکست
باور به اینکه فرد شکست خورده است یا در آینده شکست خواهد خورد و این که شکست برای او اجتناب ناپذیر است.فرد در مقایسه با همسالانش در حوزه های پیشرفت (مثل تحصیل،شغل،ورزش و…)غالبا احساس بی کفایتی می کند. اغلب شامل این باور است که شخص،دیوانه،بی استعداد،نالایق و نادان است و نسبت به دیگران،موفقیت کمتری دارد.
محدودیتهای مختل

(نقص در محدودیت های درونی،احساس مسئولیت در قبال دیگران یا جهت گیری نسبت به اهداف بلندمدت زندگی.این طرح واره ها منجر به بروز مشکلاتی در رابطه با رعایت حقوق دیگران،همکاری با دیگران،تعهد یا هدف گزینی و رسیدن به اهداف واقع بینانه می شود.طرحواره های این حوزه به طور معمول در خانواده هایی به وجود می آید که به جای انضباط،مواجهه مناسب،محدودیت های منطقی،مسئولیت پذیری،همکاری متقابل و هدف گزینی؛وجه مشخصه آنها،سهل انگاری افراطی،سردرگمی،یا حس برتری است.در برخی موارد،کودک ممکن است نتواند ناراحتی عادی و معمولی را تحمل کند یا این که ممکن است هدایت،جهت مندی و راهنمایی کافی دریافت نکرده باشد.)

۱۰-استحقاق/بزرگ منشی
فردی که چنین طرحواره ای دارد معتقد است که نسبت به دیگران یک سرو گردن،بالاتر است،حقوق ویژه ای برای خودش قایل است و تعهدی نسبت به رعایت اصول روابط متقابل که راهنمای تعاملات اجتماعی بهنجار هستند،ندارد.اغلب بر این نکته پافشاری می کند که دیگران باید هرآنچه را که او می خواهد برایش فراهم کنند،بدون توجه به این که آیا درخواست او منطقی است،چه چیزی از نظر دیگران معقول است،یا این که چه هزینه ای برای دیگران دارد.چنین افرادی برای این که بتوانند کسب قدرت کنند و یا دیگران را کنترل نمایند،تمرکز افراطی بر برتری جویی (برای مثال موفق ترین،با استعدادترین و ثروتمندترین شدن) دارند(هدف اولیه کسب توجه یا پذیرش از سوی دیگران نیست).گاهی اوقات برای اینکه فرد بتواند تمایلات خود را ارضاء کند،بدون همدلی با دیگران و یا بدون توجه به نیازها و احساسات آنها،به رقابت افراطی یا کنترل رفتارهای دیگران روی می آورد.
۱۱-خویشتن- داری و خود-انضباطی ناکافی
مشکلات مستمر در خویشتن-داری مناسب و تحمل نکردن ناکامی ها در راه دستیابی به اهداف شخصی یا ناتوانی در جلوگیری از بیان هیجان ها و تکانه ها.در شکل های خفیف تر آن،بیمار به شدت از ناراحتی اجتناب می کند.فردی که چنین طرحواره ای دارد،درد را تحمل نمی کند،از مسئولیت پذیری گریزان است،به هر قیمتی که شده از تعارض جلوگیری می کند و زیاد به خودش سخت نمی گیرد.این عوامل باعث می شود از رضایت شخصی،تعهد و انسجام شخصیتی چنین فردی جلوگیری شود.
دیگر جهت مندی
(تمرکز افراطی بر تمایلات،احساسات و پاسخ های دیگران به گونه ای که نیازهای خود فرد نادیده گرفته می شود.این کار به منظور دریافت عشق و پذیرش،تداوم ارتباط با دیگران یا اجتناب از انتقام یا تلافی صورت میگیرد.در این طرحواره ها،فرد معمولا هیجانات و تمایلات طبیعی خود را واپس میزند و نسبت به آنها ناآگاه است.طرحواره های این حوزه به طور معمول در خانواده هایی به وجود می آیند که کودک را با قید و شرط پذیرفته اند:کودک به منظور دستیابی به توجه،عشق و پذیرش دیگران باید جنبه های مهم شخصیت خود را نادیده بگیرد.در بسیاری از این خانواده ها،نیازها و تمایلات هیجانی والدین و منزلت اجتماعی،در مقایسه با نیازها و احساسات کودک،ارزش بیشتری دارند).
۱۲-اطاعت
احساس اجبار نسبت به واگذاری افراطی کنترل خود به دیگران،این کار معمولا برای اجتناب از خشم،محرومیت،یا انتقام صورت می گیرد.دو نوع از مهمترین اطاعت ها عبارتند از:
الف)اطاعت از نیازها: واپس زنی تمایلات،تصمیمات و ترجیحات شخصی.
ب)اطاعت از هیجان ها: واپس زنی هیجانات شخصی به ویژه خشم.
معمولا این طور به نظر می رسد که تمایلات،عقاید و احساسات فرد،فاقد ارزشند یا برای دیگران اهمیت ندارند.این طرحواره اغلب به شکل اطاعت افراطی همراه با حساسیت بیش از حد نسبت به احساسات دیگران تجلی می یابد.این طرحواره به طور کلی منجر به خشمی می شود که در قالب یک سری نشانه های ناسازگارانه از جمله رفتارهای منفعل – پرخاشگرانه،طغیانهای عاطفی کنترل نشده،علایم روان تنی،کناره گیری از عواطف،برون ریزی و سوء مصرف مواد آشکار می شود.
۱۳-ایثار
تمرکز افراطی بر ارضاء نیازهای دیگران در زندگی روزمره که به قیمت عدم ارضای نیازهای خود فرد تمام می شود.رایج ترین دلایل انجام این کار عبارتند از:جلوگیری از آسیب رساندن به دیگران،جلوگیری از احساس گناه ناشی از خودخواهی یا تداوم ارتباط با افراد نیازمند.این امر اغلب از حساسیت بیش از حد نسبت به درد و رنج دیگران ناشی می شود.چنین طرحواره ای منجر به این احساس می شود که نیازهای فرد ایثارگر به قدر کافی ارضاء نمی شوندو همچنین باعث رنجش افرادی می شود که او از آنها نگهداری میکند (با مفهوم” وابستگی بیمارگونه “همپوشی دارد)
۱۴-پذیرش جویی/جلب توجه

تاکید افراطی در کسب تایید،توجه و پذیرش از سوی دیگران که مانع شکل گیری معنایی مطمئن و واقعی از خود می شود.احساس ارزشمندی فرد،بیشتر به واکنش های دیگران وابسته است تا به تمایلات طبیعی خودش.گاهی اوقات این طرحواره با تاکید افراطی بر مقام و منزلت،قیافه و ظاهر،پذیرش اجتماعی،پول یا پیشرفت مشخص می شود و وسیله ای است برای دستیابی فرد به تایید،تحسین و توجه دیگران (هدف اولیه از دستیابی به تایید،تحسین،توجه دیگران،کسب قدرت یا توانایی کنترل دیگران نیست).این طرحواره،اغلب منجر به اتخاذ تصمیماتی غیر قابل اطمینان و ناخوشایند در مورد وقایع مهم زندگی می شود یا این که منجر به حساسیت بیش از حد نسبت به طرد میگردد.
گوش به زنگی بیش از حد و بازداری
(تاکید افراطی بر واپس زنی احساسات،تکانه ها و انتخابهای خود انگیخته فرد یا برآورده ساختن قواعد و انتظارات انعطاف ناپذیر و درونی شده درباره عملکرد و رفتار اخلاقی که اغلب منجر به از بین رفتن خوشحالی،ابراز عقیده،آرامش خاطر،روابط نزدیک و سلامتی می شودطرح واره های این حوزه به طور معمول در خانواده هایی به وجود می آید که در آنها عصبانیت،توقع و گاهی اوقات تنبیه مشاهده می شود: در این خانواده ها،بر عملکرد عالی،بی نقص گرایی،وظیفه شناسی،پیروی از قوانین،پنهان سازی هیجان ها، اجتناب از اشتباه تاکید می شود،در عین حال که به لذت،خوشحالی و آرامش اهمیت چندانی داده نمی شود.معمولا در چنین افرادی تمایلی نهفته نسبت به بدبینی و نگرانی وجود دارد،بدین صورت که اگر افراد نتوانند در تمام اوقات گوش به زنگ باشند،همه چیز از هم می پاشد.)
۱۵-منفی گرایی/بدبینی
تمرکز عمیق و مداوم بر جنبه های منفی زندگی (درد،مرگ،دلخوری،فقدان،عدم توافق،تعارض ، گناه، مشکلات حل نشده، اشتباهات بالقوه، خیانت،کارهایی که اشتباه انجام میشوند و…)همراه با دست کم گرفتن جنبه های مثبت و خوش بینانه زندگی یا غفلت از آنها . این طرحواره معمولا شامل انتظارات افراطی در طیف وسیعی از موقعیتهای کاری ، مالی و بین فردی است که خود این حالت منجر به اشتباهات شدیدی میشود، به طوری که شخص در نهایت احساس می کند زندگی شخصی اش از هم پاشیده است . اغلب باعث ترس غیر معمول از اشتباه کردن می شود،که ممکن است منجر به ورشکستگی مالی،فقدان ، تحقیر و سرافکندگی یا گیر افتادن در یک موقعیت بد بشود.از آنجا که نتایج منفی و بالقوه چنین حالتهایی ، اغراق آمیز است ، مشخصه این بیماران، نگرانی مزمن، گوش به زنگی ،غر زدن یا بلاتکلیفی است.
۱۶- بازداری هیجانی
بازداری افراطی اعمال ، احساسات و ارتباطات خودانگیخته که معمولا به منظور اجتناب از طرد دیگران ، احساس شرمندگی و از دست دادن کنترل بر تکانه های شخصی صورت می گیرد. معمولی ترین حوزه هایی که بازداری در مورد آنها اعمال میشود عبارتند از:ا
الف) بازداری از بروز خشم و پرخاشگری.
ب) بازداری از بیان تکانه های مثبت (از قبیل خوشحالی ، محبت،برانگیختگی جنسی و بازی ).
ج)بازداری از بیان آسیب پذیری یا بیان راحت و صریح احساسات و نیازهای شخصی.
د)تاکید افراطی بر عقلانیت و نادیده گرفتن هیجان ها .
۱۷-معیارهای سرسختانه / عیب جویی افراطی
باور اساسی مبنی بر اینکه فرد برای رسیدن به معیارهای بلند پروازانه درباره رفتار و عملکرد خود ، باید کوشش فراوانی به خرج دهد و این کار معمولا برای جلوگیری از انتقاد صورت میگیرد. این طرحواره به طور معمول در خانواده هایی به وجود می آید که تحت فشارند، نسبت به خودشان و دیگران بیش از حد عیب جویی می کنند و توقع دارند کارها با کیفیت عالی و در کوتاهترین زمان انجام شوند. این طرحواره اغلب منجر به نقص های جدی در احساس لذت، آرامش،سلامتی، احساس ارزشمندی، پیشرفت یا روابط رضایت مندانه میشود و معمولا به شکل های زیر بروز می کند:
الف) بی نقص گرایی، توجه غیر معمول به جزئیات یا ارزیابی کمتر از حد عملکرد خود در مقایسه با عملکرد دیگران .
ب) قوانین غیر قابل انعطاف و” بایدها”، در بسیاری از حوزه های زندگی از جمله معیارهای بالا و غیر واقع بینانه اخلاقی، فرهنگی و مذهبی.
ج)دغدغه زمان و کارآمدیبه منظور انجام کار بیشتر.
۱۸-تنبیه
باور اساسی مبنی بر اینکه افراد باید به خاطر اشتباهاتشان، شدیدا تنبیه شوند. اغلب شامل احساس خشم ، نابردباری و بی صبری نسبت به کسانی ( از جمله خود فرد) است که طبق معیارها و انتظارات او عمل نکرده اند. معمولا این گونه افراد ، به دلیل در نظر نگرفتن شرایط ویژه، نادیده گرفتن مشکلات دیگران و عدم همدلی با احساسات آنها، نمی توانند از اشتباهات خودشان و دیگران چشم پوشی کنند.

دیدگاه کاربران
ارسال دیدگاه