من سوار بر یک هواپیما از نیویورک به بوستون بودم. سه ردیف جلوتر از من، به نظر می رسید مادری درگیر کشمکشی با پسر چهار یا پنج ساله اش بود. پسر فریاد زد: (( تو مرا آزار دادی!)) مادر با جمله ایی پاسخ داد.
من سوار بر یک هواپیما از نیویورک به بوستون بودم. سه ردیف جلوتر از من، به نظر می رسید مادری درگیر کشمکشی با پسر چهار یا پنج ساله اش بود. پسر فریاد زد: (( تو مرا آزار دادی!)) مادر با جمله ایی پاسخ داد.
من باور دارم که ارائه ی پاسخ نظری محض برای پرسش مطرح شده در عنوان فرعی این مقاله مفید به نظر نمی رسد.
برای ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر به شماره 09906271660 در تلگرام پیام بدهید.
طرح مشاور حمایتی کلینیک روان پژوه
عنوان انتخابی من در اولین نگاه نشان میدهد که موضوعی بسیار گسترده را برگزیدهام و تنها کاری که برای توضیح چنین موضوع گستردهای میتوانم انجام دهم این است که نوعی بیانیة شخصی مقدماتی بنویسم، ...
شرم در روانکاوی کلاسیک موضوعی نسبتا زنانه تعریف شده که این دیدگاه در طی سال های اخیر و در بطن فرهنگ و روانکاوی معاصر تحولاتی داشته است. نگاه روانکاوانه و اجتماعی به مفهوم شرم به عنوان یکی از...
لذتِ تابربا در هیستری تبدیل به ناآرامیِ سوماتیک میشود، در وسواس جایش را به نابهسامانی اندیشه میدهد و در فوبیا نیز، طرد میشود تا بیدرنگ در قاموسِ خطری بیرونی بازگردد.
در اینجا بر آنم که نظرگاه ویژه ای را برای بررسی سوپرایگو به شما عرضه دارم. از این رو، رویکرد به این مساله یک سو نگرانه خواهد بود.